معنای سرقفلی از لحاظ لغوی به معنای اجتناب ناپذیر است، اما مفهوم آن در عرف از لحاظ حقوقی و حسابداری کاملا متفاوت است. دیدگاه مربوط به هرکدام در ارتباط با مفهوم سرقفلی را بررسی می کنیم :
سرقفلی در عرف : مبلغی که خریدار و مستاجر حاضر است مازاد بر ارزش واقعی ملک پرداخت نماید یا حق معنوی تاجر برای تقدم در محل اجاره و ادامه تجارت در محل هم تعریف دیگری آن می باشد.
سرقفلی در حسابداری : حسابداری سرقفلی و محاسبه مالیات مربوط به آن از دیرباز یکی از موضوعات پرچالش در دنیای حسابداران بوده است در طول زمان رویه ها و دیدگاه های متفاوتی جهت آن در دستور کار قرار گرفته، اما میتوان گفت به روزترین تعریف سرقفلی شامل مازاد ارزش تجاری بر ارزش مجموع کل داراییها اعم از داراییهای مشهود و نامشهود در واحد تجاری می باشد.
در رویه های قبلی علم حسابداری سرقفلی جزء دارایی های نامشهود طبقه بندی می شده است اما طبق استاندارد جدید با تعیین شرایطی در دسته دارایی های واحد تجاری قرار می گیرد و در صورت عدم آن شرایط جز داراییهای مجموعه محسوب نمی شود.
به این نکته توجه داشته باشید که طبق بند 37 استاندارد 17 حسابداری ایران سرقفلی تنها زمانی به عنوان دارایی محسوب می شود که از اشخاص دیگر در مقابل وجه نقد یا معادل نقد یا سایر مابه ازاهای غیرنقد خریداری شده باشد.
سرقفلی ایجادشده توسط خود واحد تجاری جزء دارایی ها محسوب نمی شود. (سرقفلی ایجاد شده در واحد تجاری اگرچه انتظار می رود به جریان منافع اقتصادی آتی کمک کند، لیکن به طور جداگانه قابل تشخیص نیست و لذا حائز معیارهای شناخت به عنوان دارایی نمی باشد. در واقع سرقفلی ایجادشده در واحد تجاری به علت اینکه حقوقی قابل کنترل نیست، منافع اقتصادی آتی ایجاد نمی کند و بهای تمام شده آن نیز به گونه ای اتکاپذیر قابل اندازه گیری نیست، لذا اساسا به عنوان دارایی شناسایی نمی شود.)
نحوه محاسبه مالیات سرقفلی :
– طبق ماده 59 قانون مالیاتهای مستقیم برای نقل و انتقال قطعی املاک بر حسب ارزش معاملاتی و با نرخ 5 درصد مالیات مشخص شده است.
– برای انتقال و واگذاری حق سرقفلی مبلغ 2 درصد از ارزش معاملاتی سرقفلی واگذارشده به عنوان مالیات در نظر گرفته می شود که این مبلغ مالیات توسط شخص فروشنده حق سرقفلی باید پرداخت گردد.
در سال 1386 کمیته تدوین استانداردهای حسابداری جهت هماهنگی با استانداردهای بین المللی در استاندارد شماره 19 تجدیدنظر انجام داد بدین ترتیب که هرگونه مازاد بهای تمام شده ترکیب تجاری نسبت به سهام واحد تحصیل کننده از ارزش منصفانه دارایی ها و بدهی های قابل تشخیص در تاریخ انجام معامله به عنوان یک دارایی با نام سرقفلی شناسایی و به بهای تمام شده پس از کسر استهلاک انباشته و زیان انباشته منعکس می شود.
استهلاک سرقفلی :
برای محاسبه استهلاک سرقفلی اولین موضوع بررسی اینست که ببینیم طبق قوانین یادشده در ابتدای مقاله در دسته دارایی های آن مجموعه قرار می گیرد یا نه ؟
اگر جزء دارایی های واحد تجاری قرار گرفت به تعیین عمر مفید مربوط به آن می پردازیم. بند 65 استاندارد شماره 17 بیان می کند که واحد تجاری باید مشخص کند عمرمفید یک دارایی نامشهود ، معین یا نامعین است.
واحدتجاری باید در صورت معین بودن عمر مفید، مدت آن، تعداد تولید و سایر معیارهای مشخص کننده را تعیین نماید که معمولا روش محاسبه استهلاک آن بر اساس روش خط مستقیم می باشد.
واحدتجاری در صورتی می تواند عمرمفید را نامعین تلقی کند که برمبنای تحلیل کلیه عوامل مربوط ، نتواند برای دوره ای که انتظار می رود دارایی ، جریان نقدی ایجاد نماید ، محدوده ای پیش بینی کند. طبق بند 83 استاندارد شماره 17 این نوع از داراییهای نامشهود مستهلک نمی شوند.
سرقفلی محل کسب عمر مفید نامعین دارد و عموما قابل بازیافت است زیرا اگر مستاجر این حق را به طور قانونی تحصیل کرده باشد، حتی در صورت اجبار مالک، تخلیه در مقابل دریافت سرقفلی صورت می گیرد. ( بند 7 پیوست شماره 1 استاندارد شماره 17)
معنای حقوقی سرقفلی :
حق معنوی تاجر یا مستاجر در محل اجاره برای ادامه کسب و کار را سرقفلی می گویند که این سرقفلی به تدریج و به صورت نامحسوس به وجود می آید به این نوع سرقفلی، سرقفلی مجازی یا حق پیشه یا حق کسب می گویند. این نوع از سرقفلی برای حمایت از مستاجران امکان تجاری توسط قانونگذار تبیین شده است.
در سرقفلی واقعی در زمان عقد قراداد اجاره ملک تجاری ، مستاجر مبلغ قابل توجهی در ابتدا یا به صورت جزئی در هرماه به موجر پرداخت می کند. این مدل از سرقفلی به مرور و بعد از تصویب ماده 6 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب سال 1376 رایج شد.
این نکته را فراموش نکنید در پایان قرارداد سالیانه اجاره و در زمان تمدید، حق کسب به طور خودکار تمدید می شود اما سرقفلی واقعی باید در قرارداد جداگانه ای و با مکتوب کردن شرایط جدید تمدید شود.
سرقفلی به عوامل زیادی مانند موقعیت مکانی، نوع محصولات و انحصاری بودن آن، مدیریت واحد تجاری و پرسنل به کار گرفته شده و تجارب آن ها، نوع تبلیغات و استمرار آن و….. بستگی دارد.
یکی از ضرورت های ارزش گذاری و شناسایی سرقفلی در زمان ورود شریک جدیدی می باشد. سرقفلی به عنوان جبران زحمات گذشته شرکا و مدیران قدیمی پرداخت می شود و آنها رضایت می دهند تا قسمتی از سهم خود را به شریک جدید واگذار نمایند.